سروستان پاک ایرانیان

کلودینافوپ-پروپارژیل

عضوی از خانواده شیمیایی آریلوکسی فنوکسی پروپیونات است. این ماده به عنوان یک علف کش سیستمیک عمل می کند که بر روی علف های هرز بعد از ظهور مانند علف های انتخاب شده عمل می کند. در مورد علفهای هرز پهن برگ عمل نمی کند. به قسمتهای محلول پاشی علف های هرز زده می شود و از طریق برگ ها جذب می شود. این محلول پاشی علف های هرز با محلول پاشی به نقاط رشد مریستماتیک گیاه منتقل می شود و در آنجا با تولید اسیدهای چرب مورد نیاز رشد گیاه تداخل ایجاد می کند. علف های هرز علف های هرز کنترل شده شامل جو دوسر وحشی ، علفزارهای علفزار ، خراطین سبز ، چمن باغچه ، خرمای ایرانی ، بذر قناری داوطلب است. همچنین کنترل متوسط ??چمن چاودار ایتالیایی را فراهم می کند. این برای استفاده در محصولات زیر مناسب است - انواع گندم ، گندم بهاره کاشته شده در پاییز ، چاودار ، تریتیکاله و گندم دوروم.


 CLODINAFOP علف کش انتخابی سیستمیک پس از ظهور است که برای کنترل علف های هرز علفی غلات غالباً گندم استفاده می شود. این ماده به گروه علف کش های آریلوکسی فنوکسی پروپیونات تعلق دارد و با مهار استیل COA کربوکسیلاز عمل می کند.

نام شیمیایی: پروپونی (R) -2- [4 - [(5-کلرو-3-فلورو-2-پیریدینیل) اکسی] فنوکسی] پروپیونات.

 

 

خلاصه

مواد شیمیایی مانند علف کش هایی که در کشاورزی استفاده می شود ، می تواند منبع آلودگی آب خاک و زمین باشد. مدل های شبیه سازی رایانه ای یک گزینه کارآمد و مقرون به صرفه ارائه می دهند که می تواند به راحتی با بسیاری از شرایط زمینه با انواع مختلف خاک و کاربری های مختلف سازگار شود. در مطالعه حاضر از مدل های HYDRUS-1D و اصلاح شده PRZM-3 (مدل آفت کش ریشه زون) برای شبیه سازی علف کش کلودینافوپ-پروپارژیل (Topik) در مشخصات خاک و جذب گیاه تحت کشت وتیور استفاده شد. داده های اندازه گیری شده از تیمارها با دو غلظت علف کش به چمن وتیور (C1V و C2V) و بدون چمن وتیور (C1S و C2S) اعمال می شود. میزان جذب علف کلرودینافوپ-پروپارژیل در علف وتیور 1198.8 و 1107.4 میلی گرم در هکتار بود. داده های مشاهده شده نشان داد که در لایه سطحی ، 10-10 سانتی متر ، غلظت کلودینافوپ-پروپارگیل به دلیل فرار شدن علف کش از لایه عمیق خاک به سطح خاک ، جریان رو به بالا آب در خاک و ترک سطح زمین افزایش یافته است. داده های اندازه گیری شده برای تیمار C2V برای کالیبراسیون و داده های اندازه گیری شده از سایر تیمارها برای اعتبارسنجی مدل های فوق استفاده شد. پارامترهای آماری نشان داد که مدل اصلاح شده PRZM-3 برای پیش بینی غلظت علف کش در خاک و جذب واریور از HYDRUS-1D دقیق تر بود. خطای مدل HYDRUS-1D حدود 2.5 برابر بیشتر از مدل اصلاح شده PRZM-3 بود. میزان جذب تجمعی کلودینافوپروپارارگیل توسط علف وتیور از طریق مدل اصلاح شده PRZM-3 حدود 1.5 برابر بیشتر از مدل پیش بینی شده توسط HYDRUS-1D بود. به طور کلی ، میزان جذب علف کش در گیاه با استفاده از مدل HYDRUS-1D از مدل اصلاح شده PRZM-3 دقیق تر بود.